تئاتریکال

هنری فرهنگی اجتماعی

تئاتریکال

هنری فرهنگی اجتماعی

بلند ترین جای دنیا

باز هم تئاتر. باز هم چانه زنی بر سر صحنه ها و میزانها و دیالوگ ها با ایسا. هنوز هم مثل سالهای قبل اجباری زیر پرچم، اسرار فکری ایسا برای اثبات تفکر ضمنیش که از قبل بر محیط متن تصور کرده و حالا ان تفکر حاکم شده و روز به روز ساطر می شود. هیچ تعغیری نکرده افکار کلیب. دیروز پای تمرین تئاتر:بلند ترین جای دنیا ؟؟؟ از ایسا خواستم مجال تجربه کردن عناصر مختلف مربوط به نمایش را از جمله موسیقی متن، طراحی صحنه، طراحی لباس و... را به دیگران بدهد. جوابی نشنیدم و به میزان دادن مشغول شد. چقدر هضم این ایهام برایم سنگین است با این که سالهاست با او زندگی می کنم. می خواستم نقدی بر او بنویسم. اما!.؟ خب دوست من تا رسیدن به تفکر و گنجایش حرفه ای ....اه....  

 

 

 

 

 احسان شهریاری(حافظ گنو)                                                        سیدذبیح موسوی(کغار)

نظرات 6 + ارسال نظر
بهشب جمعه 25 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:06

شنیدم که ایسا خیلی کارگردان محور است.با این حال خیلی دوست دارم تو یکی از کاراش بازی کنم.

قسمت بشه انشاءالله بهروز جان

mtn شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 20:39 http://traneh100.blogfa.com

سلام بیا بمن بگو تو بچگی چه آرزویی داشتی؟

هوندوم الا. یا علی

ایسا/ از همین جا دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:04

پس از سالها فرا گرفته ام که نخروشم از نقد.نمیدانم شاید محوریت داده ام کارگردانی ام را . اما این شیوه من است مگر من با شیوه دیگران مشکلی دارم که دیگران با شیوه من؟ اما تا در دل واقعه نباشی نمیتوانی نظر دهی. من به هنگام میزانسن دادن نمیتوانم به چیز دیگری بیاندیشم. گفتگو با من را باید پس از تمرین قرار داد که فارغم از میزان های فیزیکی. محدود بودن افراد پیرامون را نمیتوان انکار کرد. این مشکل تئاتر ماست. نمیتوان طراحی لباسی را پذیرفت که چیزی جدا از فضای نمایش توست و .... اما هیچگاه از نظرات دیگران غافل نبوده ام . نمونه اش در همین کار آخر . کغار جان شما موضوع به جا و مهمی را در زمان و مکان نادرستی بیان کردی. پس از ماه ها تمرین زمان زیادی نیست که میبینمت بر سر تمرین.مشکلات و دغدغه ها را باید در طول تمرین همراه با تمام مصایب و دغدغه هایش لمس کرد و چشید. در هر حال نقد شدن را دوست دارم برای پیشرفت. دوست دارم کغار نقدم را بیان کند. زیرا کغار همیشه آیینه من بوده هست و خاهد بود

ماهی بالی دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 14:57 http://mahibali.blogsky.com

کغار کاکای عزیز این یکی از شیوه های رایج کارگردانی در دنیا است .
و این که من موافق یا مخالف این شیوه هستم مهم نیست بلکه در این شرایط
1- باعث اغشاش ذهنی کارگردان و دوستت می شوی
2- به هر حال وبلاگ یک رسانه است و ما باید فکر کنیم هر چیزی را که در رسانه انعکاس می دهیم چه برآیندی خواهد داشت. و مخاطبان ما چه برداشتی خواهند کرد . و چه تاثیری در امکان اجرای این اثر خواهد داشت .
خلاصه این مطالب را کسانی می خوانند و چنان برداشت هایی می کنند که آن سرش ناپیدا و متاسفانه می توانند به جای ما تصمیم بگیرند که اثری که با عرق ریزی روح متعهدی مثل خودت و عیسا تولید شده اجرا نشود

فرشته مرگ دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 15:55

سلام اول شرمنده و خیس عرق هستم دوم من با کغار کاملا مخالفم عیسی کاملا نرم و پذیرنده است شاید نمونه گفتن است که عیسی رامجبور به مقاومت میکند ولی از نظر من که با عیسی کار کرده ام او همیشه به من ازادی کامل را داده است عیسی کاملا انسان ازاد اندیشیست و از هر نظری که به کارش کمک باز تاکید می کنم کمک کنداستقبال میکند

آتش پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 20:13 http://www.meraj-85.blogsky.com

ورود گروههای نمایشی منتخب جشنواره استانی فجر(هرمزگان) به جشنواره منطقه ای یزد_

نمایش (کشف برای زنده ماندن در حصار بی حس مرده) کاری از کارگاه نمایش تارس به کارگردانی رضاغریب زاده دریایی و نویسندگی یاسین بهرامی و با بازیگری : سمیه عشایری نژاد مریم زلفی زاده محمود سلیمی مهدی رحیمی. این گروه روز 26/8/1390 در استان یزد سالن سینما دانش آموز ساعت 18عصر به روی صحنه می رود.
نمایش( برگزین ) کاری از کاری از گروه تئاتر صیاژن از رودان به کارگردانی حسین درویشی و نویسنده حمیدرضا آذرنگ با بازی عارف نیکخواه و محمد صفایی در استان یزد سالن سینما دانش آموز در تاریخ 27/8/1390 ساعت 9 صبح به روی صحنه می رود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد