تئاتریکال

هنری فرهنگی اجتماعی

تئاتریکال

هنری فرهنگی اجتماعی

داشت چرت میگفت

                     داشت چرت میگفت





میخام یه چیزی بگم  که شاید یه کم شوک آور باشه.  من ... من ... من با معشوقه ام خوابیدم . آره من با معشوقه ام خوابیدم . هیچ چیز اونجوری نیست که تصور میشه. ما با هم خوابیدیم بدون هیچ نیازی. این عشق بود که بین ما حکمفرما بود. ما باهم بودیم بی هیچ مانعی. اما فقط خوابیدیم. بدون هیچ اتفاق خاصی. تا حالا پنج بار با هم خوابیدیم. کاش میشد وجود عشق رو برای شما ملموس میکردم که بین ما میگذ شت. هیچکس غیر از خود ما نمیتونه این احساسو درک کنه. چرا دنیا میخاد بین عاشق و معشوق رو به هم بزنه؟ چرا هیچکس عشق رو درک  نمیکنه ؟

( سعی کردم توی چشاش نگاه کنم ولی سرش پایین بود. داشت چرت میگفت. یعنی چه ما خابیدیم بی هیچ نیازی؟ مگه میشه خابید بی هیچ نیازی؟)

ما با هم خابیدیم بدون اینکه گناهی مرتکب بشیم. کسی هست که اینو درک کنه ؟  میدونی ؟ حتا یه بار باهم  مشروب خوردیم. نه ...نه..نه. نه برای مستی . نه برای از خود بی خود شدن . برای ... برای...

( بازم داشت چرت میگفت. خابیدن بدون گناه؟ خود خابیدن با معشوقه گناهه چه برسه به اینکه کاری هم بخای بکنی. اصلن معشوقه داشتن هم گناهه. داشت چرت میگفت. تا حالا ندیده بودم مشروب بخوره .حتا ندیده بودم که ازش حرف بزنه. آخرین باری که بهش مشروب تعارف کردم، تمامش رو توی توالت خالی کرده بود حالا چطور با اون دختره مشروب خورده؟)

من اگه میگم عشق تنها چیزیه که بین ما حاکمه بلوف نزدم . شاید عین مجنون نباشم که بتونم سربه بیابون بزنم، یا مثل فرهاد، کوه بشکافم، یاخنجر توی سینه ام فرو کنم عین رومئو به خاطر ژولیت، ولی من مثل خودمم نه مثل هیچ کس دیگه. میدونم که عشق ما یه روز افسانه میشه و ورد زبونا ...

(دیگه داشت حالم به هم میخورد. صداش داشت فید میشد توی صدای وزش باد وقتی داشتم ازش دور میشدم و اون هنوز داشت واسه ام تعریف میکرد و اصلن متوجه نبود که دارم ازش دور میشم. بازم داشت چرت میگفت.)

نظرات 7 + ارسال نظر
mtn یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 17:17 http://traneh100.blogfa.com

من که نفهمیدم داستان کوتاه بود یا نقل قول
به هر حال بیا وبلاگ من و این مطلبو بخون
شعری برای مادر

ها...؟

احسان دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 00:34 http://lakposht.blogsky.com

سلام
ایسا
خود عشق نیازه
.گناه هم شاید نیازه

نمیدونم . ولی جمله قشنگی بود. راستی درود.

جدول کلمات متقاطع چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 00:57

من که سخن میگویم شیطان لبخندهای عجیبی میزند...
من آن معشوقه‌ام...
خوب میفهمم چی میگی.‏ شاید هیشکی مث من نتونه بفهمه.‏
آخه منم...
جدول کلمات متقاطع ‏ درتن تو حل شده است..
گناه نیاز نیست،‏ نیاز گناهه.‏ و ما نیازمند نبودیم،‏ ما عاشق هم بودیم و نفسهامون از تجلی عظمت عشق تند میشد نه از نیاز.
اگه از نیاز بود که...
معشوق منم یه جای دنیا خیلی دور،‏ خیلی نزدیک نشسته و شاید داره به هم آغوشی با من فکر میکنه..‏ میفهمم چی میگی...

خنفری پور یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:54 http://golpang.blogfa.com

سلام
قشنگ بود مثل همیشه

لطف داری خنفری عزیز

احسان ن یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:36


س ایسا جان و مم نون ک دوباره امدی

زیبا بود. هر چیزی را برای خودش بخواهیم یاد نمایش نامه " ...پاندا..." ی وسینی یک افتادم

درود بر تو احسان عزیز که سخت دلتنگتم

احسان چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:55 http://lakposht.blogsky.com

سلام عاشقیت یک مرغ

سلام یارو بندری ....پیرمرد جونت خشک ب پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:24 http://alirezazareei.blogfa.com

سلام یارو بندری ....پیرمرد جونت خشک بو برو زن بگه که ایقد هذیون نگی !!! چو ..........چوکلکِ عاشق پیشه...! توصیه : زن بگه خلاص .
[:S0

باره یارو خبرت نین. ما هم قاطی مرغو بودیم رفت. همی 7 ماه کبل سور مو گفت. تو که نهستری.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد